این است واقعه تلخ روزگار:
زمستانی سرد کلاغ لانه و غذا نداشت.برای جوجهایش پرهای خود را میکند و برایشان لانه میساخت.و گوشت بدن خود را میکند و میداد به جوجه هایش.زمستان تمام شد کلاغ مرد اما بچه هایش نجات پیدا کردند و گفتند:
اخی خوب شد مرد.راحت شدیم از این همه غذای تکراری...
بعضیا هم مثه این دیوارای تازه رنگ شده میمونن ؛
فقط هستن ولی نمیشه بهشون تکیه کرد ،
اگرم تکیه کنی سر تا پای خودتو کثیف کردی …
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مطالب دخترانه ، ،
برچسبها: